قیمت ارز دیجیتال چگونه تعیین میشود؟
بازار ارزهای دیجیتال بازاری است که در آن رمزارزهای خرید و فروش میشوند. اما از آنجایی که این داراییها شکل ظاهری و نمود فیزیکی ندارند، به عقیده برخی از افراد نباید ارزش داشته باشند. درحالی که ارزش و قیمت یک دارایی را نه نمود دیجیتالی آن، بلکه عوامل بسیار مهم دیگری تعیین میکنند. آنها عقیده دارند که طلا، نفت، گندم و… چون نمود فیزیکی دارند، میتوان روی آنها ارزش گذاری کرد.
نحوه تعیین قیمت ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال مانند سهام، کالاها، اوراق بهادار و غیره یک دارایی قابل معامله هستند. قیمت آنها با توجه به دو عامل تعیین میشود که عبارتند از:
- میزان علاقهای که در بازار برای خرید آنها وجود دارد، که به آن تقاضا میگویند.
- میزان مقداری که از آن رمزارز برای خرید در دسترس وجود دارد، به این عامل نیز میگویند تقاضا.
قیمت ارز دیجیتال توسط رابطه بین عرضه و تقاضا تعیین میشود. اگر تقاضای قابل توجهی برای یک رمزارز خاص وجود داشته باشد، اما همزمان میزان عرضه محدود باشد، قیمت افزایش مییابد.
برخی اوقات پیش میآید که که تقاضا برای یک رمزارز خاص، بدون هیچ دلیل محکمی بالا میرود. به این وضعیت بیشخرید، خرید بیش از حد یا OverBought گفته میشود.
از طرف دیگر، اگر مقدار قابل توجهی از یک رمزارز بدون دلیل محکمی فروخته شود، این وضعیت به عنوان بیشفروش، فروش بیش از حد یا OverSold توصیف میشود.
تغییرات قیمت ارزهای دیجیتال بر اساسیات زیر استوار است:
- رابطه بین عرضه و تقاضا قیمت یک ارز دیجیتال را تعیین میکند. تقاضای زیاد و عرضه محدود به افزایش قیمت، و تقاضای کم با عرضه زیاد موجب کاهش قیمت یک رمزارز خواهد شد.
- بسیاری از ارزهای دیجیتال عرضه محدود دارند. مثلا فقط 21 میلیون توکن بیت کوین وجود دارد.
- رمزارزهای بیشخرید، تقاضای زیادی دارند و معمولا گرانتر از بقیه هستند.
- رمزارزهای بیشفروش، عرضه زیادی دارند و معمولا ارزانتر از بقیه هستند.
عرضه و تقاضای در بازار ارزهای دیجیتال
قانون عرضه و تقاضا یک نظریه اقتصادی است که رابطه بین عرضه یک کالا یا خدمتی خاص و تقاضا برای آن را تعیین میکند تا نشان دهد چه تاثیری بر روی قیمت گذاشته خواهد شد. این تئوری، نوسانات قیمت هر چیزی را که میتوان در بازار مبادله کرد، توصیف میکند.
اگر یک رمزارز کمبود عرضه داشته باشد یا تقاضا برای آن زیاد باشد، این وضعیت منجر به افزایش قیمت میشود. پس افرادی که میخواهند آن رمزارز را خریداری کنند، مایل به رقابت هستند و حاضرند برای به دست آوردنش قیمت بیشتری بپردازند. از طرف دیگر، اگر توکنهای یک ارز دیجیتال به وفور وجود داشته باشند و اگر تقاضا برای آن کم باشد، فروشندگان مایل به رقابت هستند و حاضرند دارایی خود را با قیمت کمتری بفروشند.
به طور کلی، قانون عرضه و تقاضا پیشبینی میکند که اگر تقاضا برای چیزی افزایش یابد، همزمان عرضه آن نیز بالا میرود. تولیدکنندگان خط تولید خود را بیشتر میکنند و حتی افراد جدیدی به عرصه تولید آن وارد میشوند تا سود کسب کنند. اما وقتی صحبت از مهمترین ارزهای دیجیتال به میان میآید، افزایش تولید غیرممکن است. زیرا عرضه محدود یکی از خاصیتهای اصلی آنهاست.
مثلا در مورد بیت کوین فقط 21 میلیون کوین وجود دارد که بیش از 18 میلیون آنها استخراج شده و مابقی نیز به آرامی درحال اضافهشدن به مارکت هستند.
به همین علت وقتی در بازار ارزهای دیجیتال عرضه بالا میرود و افزایش قیمت تقریبا قطعیست، سیگنالهای ارز دیجیتال برای رمزارز بیشخرید شده صادر میشوند. همچنین هنگامی که تقاضا کم شده و عرضه بالا میرود و کاهش قیمت قطعیست، سیگنالهای فروش هستند که صادر میشوند. مثلا پرشین الیت وبسایتی است که بهترین سیگنالهای خرید و فروش ارزدیجیتال را در اختیار شما قرار میدهد.
آیا ارزهای دیجیتال بیش خرید یا بیش فروش میشوند؟
عوامل زیادی وجود دارد که بر تقاضای ارزهای دیجیتال تأثیر میگذارد. سودمند بودن، هدف توسعه دهندگان، عوامل تکنیکال، به رسمیت شناختهشدن در رسانهها، تأیید توسط شخصیتهای مطرح عمومی، پذیرش عمومی در جامعه و… همگی عواملی هستند که باعث افزایش تقاضا برای یک ارز دیجیتال میشوند.
حتی ترس از دست رفتن فرصت (FOMO)، میتواند نقش بزرگی در تصمیمهای سرمایهگذاری افراد داشته باشد. بنابراین میتوانیم بپرسیم که آیا واقعاً قابل توجیه است که یک ارز دیجیتال بدون توجه به ارزش ذاتی خود رشد نجومی را تجربه کند؟
افرادی که نمیتوانند افزایش یک رمزارز یا هر دارایی دیگر را با دلایل منطقی توجیه کنند، افزایش قیمت را بیشخرید توصیف میکنند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع ترکیبی از دلایل، مانند آنچه در بالا گفته شد، باعث بالا رفتن علاقه به یک دارایی خاص میشود. معاملهگران برای خرید آن عجله میکنند و از آنجایی که عرضه آن دیگر نمیتواند تقاضای به وجود آمده را پاسخ دهد، رقابت برای خرید به وجود میآید و قیمت، رشد قابل توجهی را تجربه میکند. مانند اتفاقاتی که برای دوج کوین، پس از توییتهای ایلان ماسک میافتاد. کسانی که معتقدند یک رمزارز با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی خود معامله میشود، ممکن است افزایش قیمت را غیر منطقی و سرمایه گذاری در آن را نابجا بدانند.
برعکس این اتفاق نیز میتواند رخ دهد. اگر عرضه یک ارز دیجیتال بیشتر از تقاضا برای آن باشد، وضعیت موجود را میتوان بیشفروش دانست. تعداد افرادی که میخواهند آن را بفروشند از تعداد خریداران بیشتر است. بنابراین فروشندگان با کاهش قیمت سعی میکنند بیعلاقگی به آن رمزارز را جبران کنند. سپس رقابتی به وجود میآید که باعث کاهش قیمت میگردد. این، موقعیت خوبی برای یک معاملهگر حرفهای است. زیرا اگر پتانسیل پنهانی را در آن پیدا کند، حتی با وجود جو منفی موجود خرید انجام میدهد. آن هم در شرایطی که رقابت برای فروش به وجود آمده و قیمت سریعا در حال کاهش است. اگر دارایی واقعاً بیش فروش شده باشد، در روزهای عد قیمت آن به سمت بالا اصلاح میشود و معاملهگر سود میبرد.
تطبیق پذیری و تعادل در ارزهای دیجیتال
وقتی عرضه و تقاضا یکسان باشد، در بازار تعادل به وجود میآید. مقدار کالا یا خدمات عرضه شده با مقدار تقاضا برابر است. ثبات بازار، نوسانات را از بین میبرد و باعث ایجاد تعادل میشود.
در حقیقت، هیچ بازاری هرگز به طور کامل در تعادل نیست. از آنجایی که بازارهای کریپتو هنوز نسبتاً جوان هستند، حتی از تعادلی که در بازارهای سنتی وجود دارد فاصله دارند. شاید روزی در آینده قیمت کریپتو نیز تثبیت شود. اما در حال حاضر، نوسانات بالا یکی از مهمترین عواملی است که بازار ارزهای دیجیتال را بسیار هیجانانگیز میکند. زیرا ریسک و پاداش را برای معاملهگران افزایش میدهد. بازاری که در آن قیمتها به سرعت در حال حرکت هستند، ریسک بالاتری را برای معامله گران به همراه دارد، اما پتانسیل دریافت پاداش های بالاتر را نیز به معاملهگران هدیه میدهد.